onsdag 30 maj 2012

رپ سیاسی هیچکس اختلاف



رپ سیاسی هیچکس اختلاف 
خیره یادت باشه غیره خودت بزن قیده 
هرچی آدم که کنارت می بینی چون عیبه 
خدا بیدار شو یه آشغال باهات حرف داره 
نکنه تو هم به فکر اینی که چی صرف داره ؟؟؟!!!

måndag 28 maj 2012

آنجایی که آزادی نیست...


بازداشت دو وبلاگ نویس و پلمپ یک کافی نت در استان تهران


 پلیس فتا وبلاگ نويساني که در فضاي مجازي به مقامات کشوري توهين کرده بودند توسط این ارگان نظامی در غرب استان تهران شناسائي وپس از دستگيري ، روانه زندان کرد.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني پليس، "سرهنگ تراب نوراللهي" رييس پليس فتا فرماندهي انتظامي ويژه غرب استان تهران در گفت وگو با  پايگاه خبري پليس، اظهارداشت: در راستاي ايجاد امنيت و کاهش تخلفات و جرائم در فضاي مجازي، کارشناسان پليس فتا حين رصد و کنترل سايت‌ها ، متوجه شدند وبلاگ نويساني در شبکه‌هاي اجتماعي اقدام به اهانت به مقامات و مسئولان کشوري مي کنند.
اين گزارش حاکيست در اقدامات اوليه پليس فتا غرب استان تهران مشخص شد وبلاگهائي در زمينه انتشار مطالب،تصاوير و هتاکي به مقامات کشوري فعاليت دارند، بلافاصله کارشناسان پليس فتا با اقدامات فني و تخصصي به عمل آمده محل فعاليت اين افراد را مورد شناسايي قرار داده و با هماهنگي مقام قضائي 2 نفر از متصديان مربوطه دستگيرو جهت تحقيقات بيشتر به پليس فتاي استان منتقل شدند.
سرهنگ نوراللهي تصريح کرد: در بازجوئي پليس از متهمان و با توجه به ادله و مستندات جمع آوري شده،هر دونفر به بزه انتسابي اعتراف کردند.
بنابراين گزارش در اين راستا، پرونده به همراه متهمان به مرجع قضائي ارسال و واحد صنفي کافي نت نيز پلمپ شد.
رييس پليس فتا غرب استان تهران تصريح کرد: هرگونه اهانت به مقامات رسمي و مسئولان ، نشر اکاذيب و تشويش اذهان عمومي عليه نهادها و سازمان‌ها و نيز تشويق افراد و گروه‌ها به ارتکاب اعمالي عليه امنيت ، حيثيت و منافع جمهوري اسلامي ايران در داخل يا خارج از کشور جرم تلقي شده و پليس فتا با عاملان آن برخورد قانوني خواهد داشت.
بررسی موراد حقوقی نقض شده در این گزارش:
بند ۱ ماده ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هرکس حق آزادی و امنیت شخصی دارد. هیچ کس را نمیتوان خودسرانه دستگیر یا بازداشت کرد.
بند ۱ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هیچکس را نمی توان بمناسبت عقایدش مورد مزاحمت اخافه قرار داد.
بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاهاً یا بصورت نوشته یا چاپ یا بصورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می باشد.
ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد.

söndag 27 maj 2012

تصاویری از بازداشت مردم در بام تهران توسط «پلیس کوهی»


به بهانه طرح تشديد «برخورد با بدحجابی در تفرجگاه‌های کوهستانی پایتخت» نیروی انتظامی به «بام تهران» واقع در منطقه ولنجک رفته و دختران و پسران جوان را بازداشت می‌کند.

پلیس پایتخت طرح تشديد «برخورد با بدحجابی و بدپوششی در تفرجگاه‌های کوهستانی تهران» را از بعدازظهر جمعه و همزمان با تعطیلات پایان هفته آغاز کرد.
به نوشته ایسنا، وظیفه تامین امنیت تفرج‌گاه‌های کوهستانی را «پلیس کوهستان» بر عهده دارد.
این نوع پلیس، از حدود یک سال قبل فعالیت رسمی خود را در تهران آغاز کرده است.
حسین ساجدی‌نیا، فرمانده انتظامی تهران بزرگ چندی پیش گفته بود که «بیش از ۱۸۰۰ بوستان در شهر تهران وجود دارد که نیروهای پلیس کوهستان در بسیاری از آنها مستقر شده‌اند و هم‌اکنون وضعیت بوستان‌ها و کوهستان‌های اطراف تهران امن است و نیروهای پلیس نیز در این اماکن حضور دارند.»
وی تاکید کرده بود که «همزمان با آغاز فصل گرما ماموران پلیس کوهستان از عصر تا پاسی از شب در تفرجگاه‌ها و بوستان‌های کوهستانی حضوری پررنگ خواهند داشت و این مناطق را تحت پوشش قرار خواهند داد.»
پلیس تهران بزرگ اعلام کرده است که «اجرای این طرح نیز همانند طرح طرح تشديد برخورد با بدحجابی در پارکها و اماکن تفریحی، علاوه بر روزهای عادی از این پس در روزهای تعطیلی شدت خواهد یافت.»

fredag 25 maj 2012

حسین رونقی در زندان دست به اعتصاب غذا زد



وضعیت جسمی حسین رونقی ملکی، وبلاگ‌نویس منتقد زندانی که شش روز است در زندان اوین دست به اعتصاب غذا زده، نامناسب گزارش شده است.
احمد رونقی،پدر این وبلاگ‌نویس به بی‌بی‌سی فارسی گفت که در پی تماس تلفنی پسرش، روز گذشته (چهارشنبه سوم خردادماه)از اعتصاب غذای او مطلع شد.
پدر این وبلاگ‌نویس در خصوص وضعیت درمانی فرزندش گفت: " براساس مدارک پزشکی کلیه چپ حسین به شکل کامل از کار افتاده و ۲۰ درصد از کلیه راست نیز از کار افتاده است، اما با تمام این شرایط هنوز با مرخصی پزشکی او موافقت نشده است، به همین دلیل نیز حسین دست به اعتصاب غذ ا زده و گفته تا زمانی که به او مرخصی درمانی ندهند به اعتصابش ادامه خواهد داد."
پدر حسین رونقی اضافه کرد:" پزشکان با آزمایش کلیه و سی تی اسکن فرزندش اعلام کردند که او نیاز به جراحی و مرخصی استعلاجی دارد."
آقای رونقی با تاکید بر اینکه مدارک را در اختیار مسئولان ذیربط قرار داده است، افزود: "کلیه مدارک را به دادستان، بهداری اوین، اجرای احکام زندان، معاون دادگاه انقلاب، دادسرای اوین برده‌ام. دادستان نامه به زندان فرستاده است، اما دادسرای اوین حتی شماره نامه را به ما نمی‌دهند تا پیگیری کنیم."
احمد رونقی با تاکید بر اینکه نگران سلامت فرزندش است، گفت : "از مقام معظم رهبری و فرمانده کل سپاه پاسداران می‌خواهم که به این موضوع رسیدگی کنند."
حسین رونقی چندی پیش در بیمارستان بستری شد و براساس نظر پزشکان باید تحت نظر متخصص در منزل تحت درمان قرار بگیرد.
آقای رونقی در خصوص پیگیر‌های انجام شده برای رسیدگی به وضعیت فرزندش نیز گفت :"دیروز (چهارشنبه سوم خردادماه) دادستان نامه‌ای به بهداری اوین فرستاده است، اما وقتی حسین از زندان زنگ زد، گفت می‌خواهند به زور او را برای عمل ببردند. حق ندارند این کار را بکنند من به آنها اطمینان ندارم، اینها می‌خواهند حسین را با شکنجه بکشند، اینها که از وضعیت پرونده پزشکی و شرایط او مطلع هستند اگر می‌خواستند درمان کنند قبل از این همه مشکل به فکر می‌افتادند."
پدر این زندانی سیاسی در بهمن ماه سال گذشته نیز به بی‌بی‎سی فارسی گفته بود: "پسرم کاری نکرده است و ۱۳ ماه در انفرادی بوده و کلیه‌ها و سلامتی‌اش را از دست داده است. همان قانونی که به پسرم حبس داده می‌گوید طبق قانون باید تحت درمان قرار بگیرد و او توان و تحمل زندان را ندارد."
حسین رونقی ۲۶ ساله و اهل شهرستان ملکان است. او پس از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ بازداشت و توسط دادگاه انقلاب تهران به ۱۵ سال زندان محکوم شد.

پیش بینی جلیل محمد قلی زاده بنیانگذار روزنامه ملانصرالدین در سال ۱۹۰۸



میرزا جلیل محمد قلی زاده، روزنامه نگار مترقی، آزادی خواه و “اصلاح طلب واقعی‌” بیش از ۱۰۰سال پیش خواهان “اصلاح” و پاکسازی جامعه از وجود منحوس ملایان بود! براستی چه تفاوت آشکاری است بین آزاد اندیشان مستقلی چون او با قلم به مزدان به اصطلاح اصلاح طلبی که آزادی و دموکراسی را در حجره تحجر آخوندک هایی چون خاتمی، کروبی و… جستجو می کنند و در واقع نمونه‌ای دهشتناک از عقب گرد روشنفکری در یک جامعه است.

torsdag 24 maj 2012

هشدار عفو بین الملل در رابطه با خطر اعدام ۶ شهروند اهوازی


 سازمان عفو بین الملل در بیانیه‌ای، نسبت به خطر اعدام شش تن از شهروندان عرب اهوازی دستگیر شده توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران هشدار داد و گفته است که آن‌ها به اتهام محاربه در معرض خطر اعدام قرار دارند.
در بیانیه این سازمان، آمده است این مته‌مان قرار است ۲۰ ماه می‌جاری در شعبه ۲ دادگاه انقلاب دزفول محاکمه شوند.
سازمان عفو بین الملل نام این افراد و مشخصات آن‌ها را چنین اعلام کرده است: محمد علی عموری وبلاگ نویس، رحمان عساکره دبیر شیمی، هاشم شعبانی دبیر، هادی راشدی دبیر، سید جابرآلبوشوکه و برادر جوان‌تر او سید مختار آلبوشوکه؛ همگی این افراد از شهر خلف آباد یا رامشیر در استان خوزستان هستند.
محمد علی عموری در سال ۲۰۰۷ در عراق بازداشت و پس از تحمل ۴ سال حبس تحویل دستگاه امنیتی ایران شد و در هفت ماه نخست بازداشت به شدت تحت شکنجه قرارگرفت، هادی راشدی نیز که در ۲۸ فوریه سال گذشته بازداشت شده بود برای مدتی در بیمارستان بستری شد. به نظر می‌رسد وی به دلیل بدرفتاری و شکنجه ماموران امنیتی به بیمارستان منتقل شده بود. همچنین خانواده سید جابر آلبوشوکه اعلام کرده‌اند فرزند آن‌ها در زندان ۱۰ کیلوگرم وزن کم کرده است و برادر وی مختار آلبوشوکه نیز اکنون از افسردگی و بیماری فراموشی رنج می‌برد.
بنا بر این بیانیه، این افراد حدود یک سال پیش بدون اینکه اتهام مشخصی به آن‌ها تفهیم شود، دستگیر شدند. دلیل دستگیری آن‌ها ارتباط با فعالیت‌هایی عنوان شده که مرتبط با فعالان عرب ایرانی در اهواز است.
سازمان عفو بین الملل نسبت به اینکه این افراد در معرض شکنجه قرار گرفته‌اند و به شکلی عادلانه محاکمه نشوند، ابراز نگرانی کرده است.
این شش نفر ماه مارس ۲۰۱۱ در خانه‌هایشان در خلف آباد واقع در استان خوزستان در آستانه سالگرد اعتراض‌های مردم عرب اهواز در سال ۲۰۰۵ دستگیر شده‌اند.
بر اساس این گزارش این افراد که هم اینک در زندان کارون اهواز نگهداری می‌شوند. دستکم چهار تن از آن‌ها تا هشت ماه پس از بازداشت، از حق داشتن وکیل مدافع محروم بودند.
پس از آن در دادگاه‌هایی که مدت زمان آن‌ها از پنج دقیقه تجاوز نکرد، اتهام مبهم «محاربه با خدا و فساد فی الارض» از راه «اقدام علیه امنیت ملی از راه تجمع غیر قانونی» و «تبلیغ علیه نظام» به آن‌ها تفهیم شد. این اتهام‌ها آن‌ها را در آستانه حکم احتمالی اعدام قرار می‌دهد.
سازمان عفو بین الملل از مقام‌های ایرانی خواسته است حقوق این افراد را رعایت کرده و بر پایه معیارهای شناخته شده بین المللی، آن‌ها را محاکمه کرده بدون اینکه حکم اعدام در حقشان صادر شود.
این بیانیه همچنین خواستار آن شده است که از شکنجه و بدرفتاری با این افراد جلوگیری شده و اجازه ارتباط منظم با وکیل مدافع به آن‌ها داده شود.
عفو بین الملل همچنین خواستار تضمین رسیدن کمک‌های پزشکی به تعدادی از آن‌ها که نیاز به درمان دارند شده است.

گزارش سالانه عفو بین الملل در خصوص نقض حقوق بشر در ایران و جهان منتشر شد


سازمان غیردولتی عفو بین الملل، گزارش سالانه خود در زمینه نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف را منتشر کرده و پیرامون ایران خاطرنشان ساخته است که طی سال 2011، "آزادی بیان، آزادی تشکل و گردهمایی به شدت محدود شد. مخالفان سیاسی، فعالان حقوق زنان و اقلیت ها و دیگر مدافعان حقوق بشر خودسرانه دستگیر شدند، در انزوای کامل بازداشت شدند، پس از محاکمه های ناعادلانه زندانی و خروجشان از کشور ممنوع شد. شکنجه و بدرفتاری های دیگر رایج بود و با معافیت از مجازات انجام می شد. زنان و اقلیت های دینی و قومی در عمل و قانون مورد تبعیض قرار داشتند. حداقل 360 نفر اعدام شدند؛ تعداد واقعی گویا بسیار بیشتر بود. حداقل سه مجرم نوجوان در میان این عده بودند. شلاق و قطع عضو با حکم قضایی اجرا شد."
بنا به گزارش تارنمای این سازمان بین المللی، در این گزارش همچنین آمده است: "دولت کنترل شدیدی را بر رسانه ها حفظ و روزنامه ها را توقیف کرد، وبگاه ها را فیلتر نمود و روی کانال های تلویزیون ماهواره ای خارجی پارازیت فرستاد. ده ها نفر از روزنامه نگاران، فعالان سیاسی وخویشاوندان آنها، فیلم سازان، مدافعان حقوق بشر، دانشجویان و دانشگاهیان مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، از سفر به خارج منع شدند، خودسرانه دستگیر و شکنجه شدند و به خاطر ابراز نظریات مخالف با دولت به زندان افتادند. بعضی از آنها که در سال های پیش دستگیر شده بودند، پس از محاکمه ناعادلانه اعدام شدند."

onsdag 23 maj 2012

به انتظار نشسته ایم

به انتظار چه نشسته اید؟ عجله نکنید، فریاد نکشید، داد و بی داد سر ندهید ، نوبت شما هم می رسد. زیرا رژیم جلاد منش و آدم کش ولایت وقیح، برای همه ۷۰ میلیون، دار و چوبه اعدام آماده کرده. این رژیم سوای چند میلیون امت خردباخته، بسیجی های جنایتکار، چند گله آخوند، و شماری پاسدار وطن فروش، به فرد دیگری نیاز ندارد. آنوقت می تواند بدون درد سر مملکت را بهتر و راحت تر میان «خودی ها»، بخش و تقسیم کند. 

tisdag 22 maj 2012

ظهور امام نقی در استکهلم.

جوانان سوئد به پشتیبانی از شاهین نجفی در استکهلم گرد هم آمدند و خود امام نقی هم در این روز ظهور کردند .

خامنه ای بسیجیان و سپاهیان مزدورش را به تجهیزات و اسلحه به سوریه می فرستد تا به بشار اسد برای سرکوب و کشتن معترضین شجاع کمک نماید.


خامنه ای بسیجیان و سپاهیان مزدورش را به تجهیزات و اسلحه به سوریه می فرستد تا به بشار اسد برای سرکوب و کشتن معترضین شجاع کمک نماید. جان انسان ها نزد آخوند روضه خوان کمترین ارزشی نداشته و تنها قدرت، پول و مقام است که دارای اهمیت می باشند. رژیم اسلامی با دخالت در امور دیگر کشورها و به خصوص کشورهای همسایه، هم اکنون مورد نفرت عمیق کشورهای عربی همچون عربستان قرار گرفته است.

رژیم ایران در همه جنایتهای بشار اسددر سوریه و کشتار بیش از ۱۵۰۰۰ کودک، زن، و مرد بیگناه شریک است. عموم کشورهای جهان به ویژه کشورهای عربی  رژیم ایران را  از این خونریزی ها تبرئه و جدا نمی دانند. تا آنجا که همکاری رژیم ایران در این خونریزی ها، نفرت همگان را  در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان به وجود آورده است.
 گویا دخالت های رژیم ایران در سیاست کشورهای همسایه تا زمانی که کشورمان را به کلی به باد نداده اند، همچنان ادامه خواهد یافت.


محکویت قطعی یک شهروند کامیارانی به شش سال حبس



یک شهروند اهل کامیاران از طرف دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به حبس محکوم شد.

به گزارش موکریان نیوز، یک شهروند اهل کامیاران به نام صباح خیاط که حدود دو سال پیش توسط نیروهای امنیتی دستگیر و روانه زندان شده بود، به اتهام همکاری با یک حزب مخالف از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب اسلامی سنندج به ۱۱ سال حبس محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان به ۶ سال کاهش یافت.

گفته می شود صباح خیاط که بیش از دو ماه را در بازداشتگاه بسر برده، هم اکنون در زندان مرکزی شهرسنندج دوران محکومیت خود را سپری می نماید.
بررسی موراد حقوقی نقض شده در این گزارش:
  • بند ۱ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هیچکس را نمی توان بمناسبت عقایدش مورد مزاحمت اخافه قرار داد.
  • بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدات خواه شفاهاً یا بصورت نوشته یا چاپ یا بصورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می باشد.
  • ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد.

söndag 20 maj 2012

چهار نفر در شهر های کرمانشاه، سنندج و ساری اعدام شدند



 صبح امروز دو زندانی متهم به زنای عنف در زندان مرکزی سنندج، یک زندانی متهم به حمل مواد مخدر در ساری و یک زندانی به اتهام نامعلومی در زندان کرمانشاه اعدام شدند.
خبرگزاری فارس گزارش داد دو زندانی با نام‌های «ص، ر» و «و، ع» صبح امروز در زندان مرکزی سنندج به دار آویخته شدند.
بر اساس شکایت چند نفر از شهروندان سنندجی مبنی بر آدم‌ربایی، سرقت و زنای به عنف در سال ۱۳۸۹، دستور تحقیقات و شناسایی و دستگیری متهمین صادر که نهایتا طی اقدامات پلیسی و در هنگام ارتکاب جرم در محدوده روستای حسن‌آباد متهمین شناسایی و دستگیر شدند.
در تحقیقات به‌عمل آمده، آنها به ارتکاب جرایم فوق اقرار کردند و بعد از رسیدگی و طی تشریفات قانونی متهمین مذکور به اعدام با چوبه‌دار محکوم شدند.
هم چنین خبر آۀنلاین نیز گزارش داد یک متهم به حمل و نگهداری مواد مخدر بامداد امروز، یکشنبه، در محوطه زندان ساری با حضور برخی از مقامات قضایی این شهرستان اعدام شد.
دادستان عمومی و انقلاب ساری در حاشیه اجرای این حکم گفت: این فرد دارای سوابق متعدد کیفری در امر خرید و فروش مواد مخدر بود که در پرونده اخیر بالغ بر ۵۰ کیلو گرم مواد مخدر از نوع تریاک از وی کشف شد که پس از رسیدگی مراحل مختلف قضایی حکم اعدام صادره امروز در محوطه زندان ساری به اجرا در آمد.
آژانس خبری کردپا نیز از اجرای حکم اعدام یک زندانی در زندان دیزل آباد کرمانشاه خبر داد، این منبع خبری اتهام فرد اعدام شده را ذکر نکرده است.
بر اساس این گزارش ساعت هشت صبح به وقت تهران یک شهروند کُرد به نام «هیوا هواس» فرزند محمدامین ساکن شهرستان «ثلاث‌باباجانی» در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه با چوبه‌ی دار اعدام شد.
این منبع خبری از قول خانواده این زندانی آورده است: «وی دو سال پیش به اتهام شرکت در اعتراضات بعد از انتخابات ریاست جمهوری در تهران بازداشت و پس از مدتی آزاد گردید که چندی پیش مجددا بازداشت و به زندان کرمانشاه منتقل می‌گردد.»
بر اساس گزارش نهاد آمار نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در طی اردی بهشت ماه سالجاری و با اعدام امروز ۷۷ نفر در ایران اعدام شدند.

fredag 18 maj 2012

میخواد از رهبری مراد بگیره !


رفسنجانی که چند وقتی است از دربار سید علی گدا بیرون انداخته شده؛ به هر دری می زند تا بلکه 


بتواند قلب ولی فقیه را ربوده و جایگاه خود را در کنار دست وی باز پس گیرد. از آنجا که هیچ کدام از 


حرکات هاشمی رفسنجانی به مزاج رهبری خوش نیامده، رفسنجانی شروع به دست بوسی و 


دستمالکشی کرده تا بلکه نتیجه ای بگیرد.

جدا کردن زن و مرد از یکدیگر، از کی و کجا آغاز و تا کجا ادامه خواهد داشت؟


  1. امروز می خواهیم به جدایی زن و مرد در گذشته و حال و آینده بپردازیم، و ببینیم آیا تفاوتی میان آنان هست، که باید جدا از هم باشند، و یا ندانسته و نآگاهانه میان آنان دیوار می کشیم؟. از آنجا که دختر و پسر در یک شرایط در یک جا به عنوان رحم مادر رشد می کنند و در یک شرایط به دنیا می آیند، و از دید فیزیکی اندک تفاوتی بیشتر ندارند، قطٰعاً خرد و عقل به ما حکم می کند که آنان را جدا از هم ندانیم.
  2. بشر در دوران غار نشینی زن و مرد حتی بدون هر پوششی بایکدیگر زندگی می کردند. تا آن که یاد گرفتند پوششی از پوست جانوران برای خود برگزینند. دختر و پسر، و زن ومرد، همیشه باهم و در کنار هم بوده، و بدون کمترین توجه به اندک اختلاف جنسی میان خود، باهمدیگر در همه شئون زندگی همکاری داشته اند.
  3. در بیشتر کشورها مانند ایران و کشورهای آفریقایی از دیر زمان، زن و مرد پا به پای هم در زندگی برای کار و پیشرفت بهتر، در تلاش بوده اند. در گذشته وظیفه زنان تنها آشپزی و شستشو نبود. بلکه آنان در کارهای بیرون از خانه نیز دوش به دوش مردان به کار و فعالیت می پرداختند و نقش پُر رنگی در جامعه بازی می کردند.
  4. بر خلاف فرهنگ غلط مسلمانان و تازیان پس از اسلام، در ایران باستان زنان را همچون خدایان می پرستیدند و ستایش می کردند. در ایران باستان زن نشانه زندگی و زایندگی و شایسته عشق ورزیدن بوده است اما زن در اسلام با هیچ کدام از وسایل موجود در خانه چون میز، یخچال و...فرقی ندارد و مرد به وی عشق نمی ورزد بلکه حس مالکیت دارد.
  5. بر خلاف فرهنگ غلط مسلمانان و تازیان پس از اسلام، در ایران باستان زنان را همچون خدایان می پرستیدند و ستایش می کردند. در ایران باستان زن نشانه زندگی و زایندگی و شایسته عشق ورزیدن بوده است اما زن در اسلام با هیچ کدام از وسایل موجود در خانه چون میز، یخچال و...فرقی ندارد و مرد به وی عشق نمی ورزد بلکه حس مالکیت دارد.
  6. کار در مزرعه؛ کشت و زرع، علف چینی، پرورش دام، باغداری، جمع آوری محصولات زمینی و درختی، خرمن چینی، و خرمن کوبی، و دهها مثال دیگر، از کارهایی بود که دختر و پسر، و زن و مرد، با هم و در کنار هم انجام می دادند. همین آخوندها بودند که در هنگام خرمن کوبی به کشت و زارها می رفتند، و از دست زنان زحمت کش جامعه ما، گندم، جو، و میوه جات گدایی می کردند.
  7. آخوندهای مفت خوری که همواره سربار مردم ایران بوده اند و حال به یکباره گذشته نکبت بار خود را فراموش نمودند، امروز به جان مردمان و به خصوص بانوان ایرانی افتاده و ایشان را از حضور در جامعه محروم کرده و با ایجاد فضایی خشن، ضد زن و نا امن، در تلاشند تا زنان و دختران ایرانی را در چهارچوب خانه ها محدود نمایند و از درخشش آنان در سطح جامعه جلوگیری کنند.
  8. تاریخ ایران نیز نشان می دهد که زن و مرد هیچگاه از هم جدانبوده اند. زنان حتی در گذشته فرمانده و سپهسالار لشکر و در جنگ ها شرکت داشتند. یوتاب فرمانده سپاهی بود که دوش به دوش برادر خود آریو برزن در برابر سپاهیان اسکندر ایستادگی کرد، تا می توانست دشمنان را از پای در آورد، و سرانجام جان باخت. در دیگر سازمان های دولتی نیز زنان همواره با مردان همراه و همکار بوده اند.
  9. در کشورهای غربی عموماً دختر و پسر از کودکی تا بزرگی، در آموزشگاه، دانشگاه، و در جامعه در کنار هم، و با بایکدیگرند. اندک اختلاف فیزیکی نتوانسته کمترین خدشه در میان همکاری و دوستی آنان وارد کند. این دین عقب افتاده و ارتجاعی اسلام است که مصیبت هایی برای زنان به پا کرده، و جامعه فعال و شکوفای کشورمان را کاملاً به هم زده، و به آشوب کشانده است.
  10. بی تردید اگر وضع به همین روش پیش رود و مردم ایران همچنان کتک خورده و ساکت بمانند، در آینده ای نه چندان دور، زنان ناچار به پوشیدن مقنعه بوده، و زن و مرد از نزدیک شدن و تماس و همکاری بایکدیگر در هراسان،
  11. و در وحشت خواهند بود، باید انتظار داشت که روزی رژیم روضه خوان ها مردم را ناچار کنند که زنان از یک پیاده رو، و مردان از پیاده رو دیگر راه بروند.
  12. فروشنده مغازه ها نیز برای زنان زن، و برای مردان، مرد باشد. این کار تا آنجا پیش خواهد رفت که زنان و مردان از دیدن یکدیگر در ترس بوده، و فرار کنند. بدین ترتیب انرژی و هستی جامعه به هدر خواهد رفت.جامعه ای که هم اکنون نیمی از آن یعنی بانوان، عاطل و بی مصرف مانده است.
  1. این هم از پلیس و نیروی انتظامی مملکت که به جای دستگیری دزدان و قاتلان و قاچاقچیان و تأمین امنیت شهروندان، مشغول بررسی حجاب بانوان ایرانی آن هم داخل ماشین شخصی شان است. دیروز فقط در خیابان ها با بی حجابی برخورد می کردند، امروز به داخل ماشین ها ی مان سرک می کشند، اگر اعتراضی نکنیم، باید منتظر باشیم که فردا، در هر خانه ای یک مأمور حجاب زنان و دختران مان را بررسی کند و اینگونه است که نیمی از حمعیت کشورمان یعنی بانوان ایرانی، از سطح جامعه حذف و در خانه های شان زندانی می شوند.


  2. این هم از پلیس و نیروی انتظامی مملکت که به جای دستگیری دزدان و قاتلان و قاچاقچیان و تأمین امنیت شهروندان، مشغول بررسی حجاب بانوان ایرانی آن هم داخل ماشین شخصی شان است. دیروز فقط در خیابان ها با بی حجابی برخورد می کردند، امروز به داخل ماشین ها ی مان سرک می کشند، اگر اعتراضی نکنیم، باید منتظر باشیم که فردا، در هر خانه ای یک مأمور حجاب زنان و دختران مان را بررسی کند و اینگونه است که نیمی از حمعیت کشورمان یعنی بانوان ایرانی، از سطح جامعه حذف و در خانه های شان زندانی می شوند.

  3. جامعه ایران سزاوار آنست که میان زن و مرد کمترین اختلاف و جدایی وجود نداشته باشد، و آنان در همه کارها، پا به پای همدیگر فعال و در تلاش باشند. از آنجا که نیمی از جامعه ما را بانوان تشکیل می دهند، شایسته و به جا است آنان نیمی از پیروان دولت و پارلمان، و سازمان های دولتی و شهری را در گزینش خود داشته باشند.
  4. مردم ایران باید از تاریخ نیاکان خود اندرز و پند بگیرند. نخست از آخوند بگذرند و او را به کناری گذارند که کمترین هویت ایرانی ندارد، و موجب عقب ماندگی کشورمان و ذلت و خواری مردمان ما است. دیگر این که از خرافات و افکار پریشان کننده ای که جنبه علمی ندارد، دوری کنند. آخوند، رمال، فالگیر، و آنهایی که از آسمان، ماوراء طبیعت، آخرت، و عذاب روز قیامت گفتگو می کنند، شیادان و کلاهبردارانی بیش نیستند که باید از خرید متاع دورغین آنان خودداری نمود.

torsdag 17 maj 2012

سێ زیندانی سیاسی كورد له‌ زیندانی ناوه‌ندی ورمێ مانیان له‌ خواردن گرتووه‌


سێ زیندانی سیاسی كورد به‌ ناوه‌كانی: جه‌عفه‌ر گوشواره‌ ناسراو به‌ شاهو خه‌ڵكی مه‌هاباد، جه‌هانگیر بادوزاده‌ خه‌ڵكی مه‌هاباد و محه‌مه‌د ئه‌مین عه‌بدوڵاهی خه‌ڵكی بۆكان ماوه‌ی پێنج رۆژه (لە ١٠ی مەی ٢٠١٢)وە ‌ ده‌ستیان داوه‌ته‌ مانگرتن له‌ خواردن و ده‌می خۆیان درویوه‌ته‌وه‌. به‌م هۆیه‌شه‌وه‌ ئێستا له‌ قه‌ره‌نتینه‌ی زیندان دا رایانگرتوون. 
جه‌عفه‌ر گوشواره‌ ناسراو به‌ شاهو به‌ تاوانی هاوكاری له‌گه‌ڵ یه‌كێك له‌ حزبه‌كانی كوردستان ٢٠ ساڵ زیندانی به‌سه‌ردا سه‌پێندراوه‌ و ئه‌مه‌ ماوه‌ی زیاتر له‌ ٣ ساڵ و نیوه‌ له‌ زینداندایه‌. 
جه‌هانگیر بادوزاده‌ به‌ تاوانی محاربه‌ حوكمی ئیعدامی به‌سه‌ردا سه‌پیندراوه‌ و ماوه‌ی ١٠ ساڵه‌ له‌ زیندان دایه‌.
محه‌مه‌د ئه‌مین عه‌بدوڵاهی ٢٢ ساڵ حوكمی زیندانی به‌سه‌ردا سه‌پێندراوه‌ وبڕیارە بۆ تەبعید بیگۆزنەوە بۆ زیندانی تەبەس، ،و ماوه‌ی ٧ ساڵه‌ له‌ زیندانە.
ئه‌م كه‌سانه‌ بۆ ناڕه‌زایه‌تی ده‌ربرین به‌رامبه‌ر به‌و ‌ حوكمه‌ ناعادڵانه‌ كه‌ به‌سه‌ریاندا سه‌پاوه‌ ده‌ستیان داوه‌ته‌ مانگرتن له‌ خواردن، چونكه‌ بریار وابوه‌ كه‌ پیداچونه‌وه‌ به‌ حوكمه‌كه‌یاندا بكرێت و له‌ حوكمه‌كه‌یان كه‌م بكرێته‌وه‌، به‌لام ئه‌م كاره‌ نه‌كراوه‌ و ده‌یانه‌وێ محه‌مه‌د ئه‌مین بگوازنه‌وه‌ بۆ زیندانی ته‌به‌س.

هێزە چەکدارەکانی کۆماری ئیسلامی گیانی سێ هاوڵاتیی رۆژهەڵاتی کوردستانیان ئەستاند


 لە دوو رووداوی جیاواز دا، سێ هاوڵاتیی بێدیفاعی رۆژهەڵاتی کوردستان کەوتنە بەر هێرش و دەسڕێژی هێزە چەکدارەکانی کۆماری ئیسلامی و گیانیان لێ ئەستێندرا. 
رۆژی یەکشەممە ٢٤ی بانەمەڕ ماشێنێکی جۆری پەیکان لە سەر جادەی مەلایر بۆ هەمەدان کەوتە بەر دەسڕێژی هێزەکانی کۆماری ئیسلامی و لە ئاکام دا دوو هاوڵاتیی رۆژهەڵاتی کوردستان کە سەرنشینی ماشێنەکە بوون، کوژران. هەواڵدەریی موکریان ناوی ئەو دوو کەسەی بە مجتبی زاهدی و هیوا فتحی راگەیاندووە کە خەڵکی شاری سنەی رۆژهەڵاتی کوردستان بوون. 
هەر لەم پێوەندیەدا و لە کردەوەیەکی دیکەی هێزە چەکدارەکانی کۆماری ئیسلامی لاوێکی خەڵکی ناوچەی شنۆ کەوتە بەر دەسڕێژ و گیانی لێ ئەستێندرا. 
بە پێی هەواڵی کوردستان و کورد نیوز رۆژی یه‌کشه‌ممه‌، 24 ی بانه‌مه‌ڕ لاوێکی خه‌ڵكی شنۆ به‌ناوی یۆسف مه‌عرووفی، کوڕی عه‌بدوڵڵا لە کوێستانەکانی پشت ئاوایی سینگان کەوتە بەر دەسڕێژ و کوژرا.

onsdag 16 maj 2012

صدور حکم سی سال زندان برای یک شهروند بانه‌ای



 یک شهروند بانه‌ای به نام مطلب احمدیان توسط دادگاه انقلاب اسلامی شهر سقز به زندان محکوم شد.
به گزارش تارنمای موکریان، مطلب احمدیان شهروند بانه‌ای که حدود دو سال پیش توسط نیروهای امنیتی دستگیر و روانه زندان شده بود، از سوی دادگاه انقلاب اسلامی سقز به اتهام همکاری با احزاب غیرقانونی به سی سال حبس محکوم شده است.
گفتنی است این شهروند که مدت زیادی را در سلول انفرادی به سر برده هم اکنون در بند عمومی زندان مرکزی سقز دوران محکومیت خود را می‌گذراند.
برسی موارد حقوقی نقض شده در این گزارش:
•    بند ۱ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هیچکس را نمی‌توان بمناسبت عقایدش مورد مزاحمت اخافه قرار داد.
•    بند ۲ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی: هر کس حق آزادی بیان دارد. این حق شامل آزادی تفحص و تحصیل و اشاعه اطلاعات و افکار از هر قبیل بدون توجه به سر حدشات خواه شفاهاً یا بصورت نوشته یا چاپ یا بصورت هنری یا به هر وسیله دیگر به انتخاب خود می‌باشد.
•    ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر: هر فردی حق آزادی عقیده و بیان دارد.

tisdag 15 maj 2012

چه می‌کنند این نمایندگان مجلس!



پس از اینکه چندی قبل کمیسیون تلفیق مجلس طرحی را تصویب کرد که به موجب آن مبلغ هفتصد میلیون تومان وام، به هر نماینده مجلس تعلق خواهد گرفت، اخیرا احمد توکلی نیز فاش کرده است که برخی از نمایندگان مجلس برای دادن هر رای به دولت احمدی‌نژاد، پول گرفته‌اند.
 احمد توکلی٬ رییس مرکز پژوهش‌های مجلس در این خصوص گفته است که برخی نمایندگان در قبال رای دادن به نفع وزرای دولت محمود احمدی‌نژاد از آن‌ها پول دریافت کرده‌اند.

توکلی افزوده است که در این زمینه فیلمی از یکی از نمایندگان مجلس هشتم در اختیار دارد که در این فیلم نماینده مذکور به صراحت از دریافت پول توسط برخی وزرای دولت احمدی‌نژاد خبر داده است.

آن‌طور که وی گفته است در این فیلم نماینده مذکور می‌گوید: «وقتی وزرا به مجلس می‌آمدند از ما انتظار داشتند که به نفع آنان رای بدهیم و ما نیز رای می‌دادیم. بعد از موفقیت نیز شماره حساب می‌دادیم تا به حساب ما پول واریز کنند.»

گفتنی است هفته‌ی گذشته نیز کمیسیون تلفیق مجلس طرحی را تصویب کرد که به موجب آن به هر منتخب مجلس نهم، مبلغ ۷۰۰ میلیون تومان وام تعلق خواهد گرفت. همچنین به هر نماینده مجلس هشتم نیز وام‌های بلاعوض ۱۰۰ میلیون تومانی پرداخت شده است.

måndag 14 maj 2012

رژیم مناطق هم‌مرز با ترکیه را میلیتاریزه کرد

 
 رژیم ایران در مناطق هم مرز با ترکیه اقدام به ایجاد ده‌ها پایگاه نظامی نموده، که به گفته ساکنین محلی قصد رژیم میلیتاریزه کردن مناطق مرزی و فشار بر مردم است.


 سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی رژیم ایران در نوار مرزی سلماس و ترکیه ده‌ها پایگاه نظامی ایجاد کرده‌اند.

به‌گفته یکی از اهالی روستای "کوزه‌رش" در منطقه سلماس، "این طرح پس از دیدار فرمانده سپاه پاسداران و فرماندار سلماس وارد مرحله عملیاتی شد."

این شاهد عینی تأکید می‌کند، "قصد رژیم از این اقدام سرکوب و اعمال فشار بر شهروندان کُرد است."

ایجاد این پایگاه‌ها در حالی صورت می‌گیرد که مردم این مناطق با بهانه‌های واهی توسط نظامیان رژیم مورد حمله قرار می‌گیرند و تاکنون ده‌ها نفر نیز براثر این اقدامات زخمی و کشته شده‌اند.

söndag 13 maj 2012

هێرشی هێزە نیزامییەكانی حكوومەت بۆ سەر كۆڵبەرانی كورد بەردەوامە




هێرشی هێزە نیزامییەكانی حكوومەت بۆ سەر كۆڵبەرانی كورد بەردەوامە

كوردپا: هێزە نیزامییەكانی جێگیر لە ناوچەی پیرانشار پێشیان بە كۆمەڵێك كۆڵبەری كورد گرتووە و لە ئەنجامی دەستڕێژی راستەوخۆ 50 سەر ئەسپی بار هەڵگری كۆڵبەران بەكوشت چوون.

بەپێی راپۆرتی ئاژانسی هەواڵدەریی كوردپا، لە رۆژانی رابردوودا هێزە نیزامییەكانی حكوومەتی ئیسلامیی ئێران نیشتەجێ‌ لە گوندی دەورووبەری "ماشكان"ی شاری پیرانشار پێشیان بە كۆمەڵێك كۆڵبەر و كاسبكاری كورد گرتووە و لە ئەنجامی دەستڕێژی هێزە نیزامییەكان 50 سەر ئەسپی بارهەڵگری كاسبكاران تێدا چوون.

بەپێی هەمان سەرچاوە هیچ زیانێكی گیانی بە كۆڵبەرانی كورد نەگەیشتووە.

دانیشتوانی ناوچە سنوورییەكانی كوردستانی ئێران بەهۆی نەبوونی كار و دەستەنگی بە ناچاری پیشەی پڕ مەترسیی كۆڵبەری و كاسبیی سەرسنوور هەڵدەبژێرن كە زۆر جار بەنرخی لەدەست دانی گیانیان كۆتایی پێدێت.




كۆڵبەرانی كورد بە بەردەوامی لەلایەن هێزە نیزامییەكانی حكوومەتی ئیسلامیی ئێرانەوە تەقەیان لێ‌ دەكرێ‌ و زۆر جار لە ئەنجامی ئەو دەستڕێژی كردنەدا گیانیان لێ‌ دەستێنرێ‌.


بەپێی ناوەندی ئاماری ئاژانسی هەواڵدەریی كوردپا لە سەرەتای ساڵی 1391وە هەتا ئێستا 4 كۆڵبەری كورد بەهۆی سەرما و تەقینەوەی مین مردوون و 4 كۆڵبەری دیكەش بە دەستڕێژی راستەوخۆی هێزە نیزامییەكانی حكوومەتی ئیسلامیی ئێران لە سنوورەکانی کوردستان گیانیان لێ‌ ئەستێنراوە.

fredag 11 maj 2012

پلیس آلمان از شاهین نجفی حفاظت می‌کند


پس از اجرای ترانه‌ای به‌نام “نقی” از سوی شاهین نجفی، خواننده رپ ایرانی و تهدید وی به مرگ از طرف نیروهای تندرو جمهوری اسلامی ایران، پلیس آلمان اعلام کرد که از جان این هنرمند حفاظت می‌کند.
 
تارنمای روزنامه “راینیشه پست” آلمان، امروز ۲۲ اردیبهشت‌ماه به نقل از سخنگوی پلیس شهر کلن خبر داد که روز گذشته طی نشستی، بخش امنیت ملی اداره پلیس کلن به موضوع تهدید به مرگ شاهین نجفی، خواننده رپ ۳۲ ساله ایرانی ساکن این شهر رسیدگی کرد.
 
 بنا به گزارش رادیو زمانه، در این نشست چند مقام امنیتی و همچنین بخش حفاظت از قانون اساسی و پلیس جنایی فدرال شرکت داشتند و در این جلسه تدابیر حفاظتی در مورد شاهین نجفی به تصویب رسید.
 
لازم به ذکر روز گذشته پیش از برگزاری این جلسه شاهین نجفی به اداره پلیس کلن رفته و در آن‌جا شکایت خود را تقدیم کرده بود.
 
ترانه رپ “نقی” با اجرای شاهین نجفی در روزهای اخیر جنجال بسیاری به‌پا کرده است.
 
در این ترانه شاهین نجفی امام نقی یا امام هادی، دهمین امام شیعیان را مورد خطاب قرار داده و در آن نگاه انتقادی خود از شرایط کنونی اجتماعی و سیاسی ایران را بازگو کرده است.
 
این ترانه تاکنون، در یک نوبت بیش از هزار و ۷۰۰ و در نوبتی دیگر بیش از چهار هزار و ۶۰۰ بار “لایک” خورده است و صد‌ها بار توسط کاربران فیس‌بوک به اشتراک گذاشته شده است.
 
همچنین در سایت یوتیوب نیز تا به امروز نزدیک به ۵۹ هزار بار شنیده شده است.
 
با بازتاب گسترده این ترانه، محافل و نیروهای تندرو جمهوری اسلامی ایران، با استناد به فتوای اخیر آیت‌الله صافی گلپایگانی، مرجع دینی شیعه، حکم “ارتداد” شاهین نجفی را صادر و وی را به مرگ تهدید کردند.
 
یک سال پیش از انتشار ترانه “نقی“، در شبکه اجتماعی فیس‌بوک گروهی از جوانان ایرانی کمپینی به‌نام “کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان” راه‌اندازی کرده و در آن طنزهای اجتماعی را منتشر می‌کردند که این نیز در فضای مجازی گسترش یافت.
 
فتوای آیت‌الله صافی گلپایگانی دو هفته پیش از انتشار ترانه شاهین نجفی منتشر شد.
 
یک مقلد این مرجع دینی شیعه پرسیده بود: “مدتی است عده‌ای اجیرشده که عمدتأ از ضد انقلاب خارج از کشور می‌باشند، در فضای اینترنت، سایت‌ها و وبلاگ‌های خود به‌راحتی به امام مظلوم شیعیان حضرت امام هادی اهانت و جسارت می‌کنند (طراحی، جوک، کاریکاتور، فحاشی، دروغ بستن و …) حکم این افراد چیست؟“
 
آیت‌الله صافی گلپایگانی در پاسخ به این پرسش شرعی فتوا داد: “چنان‌چه اهانت و جسارت به حضرت نموده باشند مرتدند. والله اعلم.”
 
شاهین نجفی که پیش از ترانه “نقی” در ترانه‌های دیگر خود مسائل سیاسی و اجتماعی را به‌نقد می‌کشید این بار به‌شدت از سوی محافل تندرو جمهوری اسلامی ایران مورد حمله قرار گرفت.
 
خبرگزاری فارس، در خبری تحت عنوان “تشکیل کمپین اعدام شاهین نجفی” به نقل از وبلاگی به‌همین نام نوشت: “از تمامی شیعیان و بلکه همه مسلمانان محب اهل بیت تقاضا داریم در صورتی که به هر نحوی به این فرد مرتد دسترسی دارند او را به سزای اعمالش رسانده و روانه دوزخ ابدی‌اش نمایند.”
 
پایگاه خبری “شیعه آنلاین” نیز برای کشتن شاهین نجفی مبلغ ۱۰۰ هزار دلار جایزه تعیین کرد.
 
تارنمای عصر امروزدر این رابطه نیز نوشت: “شاهین نجفی خواننده رپ، اهل گیلان، که ید طولایی در خزعبل‌گویی و استفاده از کلمات رکیک و ناپسند دارد در تازه‌ترین اقدام خود، با انتشار آلبومی به برخی امامان معصوم (ع) و مقدسات دین توهین کرده است.”
 
سایت عصر امروز و فارس از شاهین نجفی به‌عنوان “خواننده فتنه” نام بردند و در پایان با اشاره به آیه‌ها و روایت‌های اسلامی تأکید کردند: “کسی که به ائمه و امامان(ع) توهین می‌کند حرام‌زاده است و باید در نطفه‌اش شک کرد.”
 
این در حالی است که شاهین نجفی در گفت‌گوهای خود اعلام کرده است که قصدش توهین به باورهای دینی مردم نبوده و هدفش مطرح کردن مشکلات اجتماعی در ایران بوده است.
 
شاهین نجفی فعالیت در موسیقی را از سال ۱۳۷۹ آغاز کرد و از سال ۱۳۸۴ به آلمان مهاجرت نمود.
 
وی که دانشجوی اخراجی رشته جامعه‌شناسی در ایران بود، در آلمان ابتدا سرپرست گروهی به نام “اینان” شد و سپس به گروه “تپش ۲۰۱۲” پیوست و با اجرای ترانه‌های سیاسی-اجتماعی رپ مطرح گردید.
 
او پس از جدایی از گروه “تپش ۲۰۱۲” در سال ۱۳۸۸ گروه موسیقی “آنتی‌کاریزما” را تشکیل داد. شاهین نجفی تاکنون چهار آلبوم استودیویی و دو آلبوم گروهی منتشر کرده است.

دیو زنجیر باف


torsdag 10 maj 2012

بارودۆخى تەندروستى ڕۆژنامەوان کەمال شەریفى لەناوگرتووخانەدا ناجێگیرە


ڕۆژنامەنووسێکى بەندکراوى کورد لەبەندیخانەى (میناب) بارودۆخىتەندروستى ناجێگیرە و هاوکاتیش لەناوگرتووخانەدا لەگەڵ گیراوانى تۆمەتبار بەتاوانى مەترسیدارو مادەهۆشبەرەکان تێکەڵ کراوە و ئەوەش نیگەرانى ئەو بەندکراوەکوردەى بەدواى خۆیدا هێناوە.

بەپێى ڕاپۆرتى هەواڵدەرى (هرانا) ئۆرگانى ناوەندى کۆمەڵەىچالاکانى مافى مرۆڤ لەئێران ، کەمال شەریفى ڕۆژنامەنووسى تەمەن ٣٨ ساڵ و بەندکراوىسیاسى کورد کە لە گرتووخانەى (میناب) لەگەڵ گیراوانى تۆمەتبار بە تاوانى مەترسیدارومادەهۆشبەرەکان تێکەڵ کراوە بەهۆى ئازارى لاقى ڕاستیەوە دەناڵێنێ و بەرپرسانىگرتووخانەش ڕێگەنادەن چارەسەرى پزیشکى پێویستى پێشکەش بکرێت.

کەمال شەریفى تائێستا چەندین جار داواى لەبەرپرسانىگرتووخانەى میناب کردووە کە بۆ شوێنێکى دیکەى گرتووخانە بیگوازنەوە و لەو گیراوانەجیابکرێتەوە کە بەتاوانى گەورە دەستگیر کراوان بەڵام داواکەى ڕەت کراوەتەوە.

ناوبراو پێشتریش بەهۆى ئەوەى ماوەیەکى زۆر لەناوگرتووخانەدا مانى لەخواردن گرتبوو ، تووشى نەخۆشیەکانى کۆئەندامى هەرس و گەدەهاتووە و بەرپرسانى گرتووخانەش گوێى پێ نادەن.

کەمال شەریفى لەساڵى ٢٠٠٨ (٥/٤/١٣٨٧ ى هەتاوى) لەشارى سەقزلەلایەن هێزە ئەمنیەکانى ئەو شارەوە دواى ئەوەى لەناو ماڵى هاوڕێیەکیدا گەمارۆ دەدرێتتەقەیان لێ دەکرێت وهاوڕێیەکى دەست بەجێ گیان لەدەست دەدات و ناوبراویش دەکەوێتە دەستهێزە ئەمنیەکانەوە.

کەمال شەریفى دواى دەستگیرکردنى ، لەلایەن لقى یەکىدادگاى شۆڕشى شارى سەقزەوە بەسەرۆکایەتى دادوەر (شایق) بە ٣٠ ساڵ زیندانى ودورخستنەوە سزا دەدرێت.

هاوکات بەفەرمانى دادگا هەرچەشنە چاوپێکەتنێکى ئەو گیراوەسیاسیە لەگەڵ کەس و کارەکەیدا قەدەغەیە و ڕێگەى پێ نادرێت.

ئەو ڕۆژنامەنووسە کوردە بەتاوانى شەڕلەگەڵ خودا و ئەندامێتىلە حزبى دێموکراتى کوردستاندا ئەو سزایەى بەسەردا سەپێنراوە.

onsdag 9 maj 2012

پەیامی رێكخراوی بەرگری لە زیندانییە سیاسی و مەدەنییەكانی ئێران و كوردستان بەبۆنەی دووهەمین ساڵوەگەڕی لەسێدارەدرانی پێنج ئەستێرەی شەهیدی رێگای ئازادی و رزگاری بنةمالَةى زيندانيانى سياسي و مةدةني



هاونيشتمانانى خؤشةويست
دووساڵ لەمەوبەر پێنج رۆڵەی ئازادیخوازی گەلی كورد تەنیا بە تاوانی ئازادیخوازی و ئازادی رادەربڕین لە لایەن جەلادە چڵكاوخۆرەكانی حكومەتی ئیسلامی ئێران خرانە بەر پەتی سێدارە بە ئامانجی كپ كردنی دەنگی ئازادیخوازی نەتەوەكانی ئێران و تێكشكاندنی ورە و بەرگری زیندانییە سیاسییەكانی تر و هەموو جۆرە دەنگێكی ناڕەزایی بەرامبەر بە حكومەتی گەندەڵی ئاخوندی ئێران.
فەرزاد كەمانگەر، شیرین عەلەم هولی، فەرهاد وەكیلی، عەلی حەیدەریان و مەهدی ئیسلامیان، ئەو قارەمانانە بوون كە هاواری ئازادی لەگەروودا خنكاوی نەتەوەی كورد بوون. ئەو شەهیدە سەربەرزانە لە بەیانییەكی بێدەنگ و لەوپەڕی بێ ئاگاییدا لە زیندانی ئێوین لەسێدارە دران، لەسێدارە درانێك كە ئەوپەڕی بێتوانایی حكومەتی ئێرانی بە هەموو گەلانی دنیا نیشان دا. نیشانی دا كەوا حكومەتی ئێران تەنانەت لە چووكترین چرپەیەك كە بۆنی ئازادی لێ بێت دەترسێت و لێی دەسڵەمێتەوە. 
دیار نیە كە بە چ هۆیەك ئەم پێنج كەسە بێ هیچ دادگاییەكی عادیلانه و هەبوونی لانیكەمی مافە سەرەتاییەكانی هەموو زیندانییەك و تەنانەت مافی دەستەبەركردنی پارێزەر بە بێدەنگی ئێعدام كران! هەروەها پاش تیپەڕینی دووساڵ بەسەر ئەم كردەوە قێزەونەی حكومەتی ئیسلامی ئێراندا هێشتا كەسوكاری ئەم شەهیدە سەربەرزانە چاوەڕێی وەرگرتنەوەی تەرمی پیرۆزی ئەو شەهیدانەن، بەڵام هیچ لایەنێكی حكومەتی و دەزگای سەركوتكەرەكانی ئیتیلاعاتی ئێران وەڵامێكیان نەداونەتەوە. جیا لەمانەش لە سەروبەندی ساڵوەگەڕی شەهیدكرانی ئەو ئەستێرانە حكومەت گوشارێكی زۆری خستۆتە سەر بنەماڵەكانیان بۆ ئەوەیكە هیچ مەراسیمێك بە بۆنەی ساڵوەگەڕی شەهیدكرانی ئەو ئازادیخوازانە نەگرن.

لەگەڵ ئەمەشدا حكومەتی ئێران بە ئێعدامی ئەو گەورە پیاو و شێرەژنانە هێشتا نەوەستاوە و لە ماوەی 2 ساڵی رابردووش تا ئێستا بە دەیان و بە سەدان كەسی دیكەی خستۆتە زیندان و یان ئەوەیكە ئێعدامی كردون یان حوكمی ئێعدامی بەسەردا سەپاندوون. 
هەر ئێستا 9 زیندانی بە ناوەكانی بەهرام نەبەوی، بەهمەن نەبەوی، بێهزاد نەبەوی، مەجید دوستی، رەزا گوڵشەن، مەجید مامدەهی، بابەك بەراورد، عەلی عەلایی، ابوالفضل نوری كە لە زیندانی قزل حەسار بۆ جێبەجێكردنی حوكمی ئێعدام خراونەتە ژووری تاكەكەسی مەترسی ئێعدامیان لەسەرە. 
لە هەمانكاتدا زۆر زیندانی سیاسی تریش مەترسی ئێعدامیان لەسەرە بۆنموونە: زانیار و لوقمان مرادی لە زیندانی رەجایی شەهری كەرەج و هەروەها شێركۆ مەعارفی و حبیب الله گلپری، حبیب الله لەتیفی، حەمیدی قاسمی شال، سەعید مەلەك پور، مەهدی عەلیزادە، رەشید ئاخكەندی، بێهروز ئالخانی، رەزا ئیسماعیلی، موختار رەحیمی، ئەسغەر رەحیمی، یاوەر رەحیمی، بەهمەن رەحیمی، بێهنام رەحیمی، مەردان مەلێكی، حەبیب ئەفشاری، عەلی ئەفشاری، سەید سامی حوسێنی، ئەنوەر رۆستەمی، مستەفا سەلیمی، حەسەن تالعی، عەزیز محەمەد زادە، سەید جەمال محمدیف، ئیبراهیم عیساپور و سیروان نەژادی و . .
ئێمە وەك رێكخراوی بەرگری لە زیندانییە سیاسی و مەدەنییەكانی ئێران و كوردستان وێڕای شەرمەزاركردن و پرۆتستۆ كردنی شەهیدكردنی ئەو رۆڵە ئازادیخوازانە، سەری رێز و نەوازش بۆ هەموو شەهیدانی رێگای ئازادی و دێموكراسی لە ئێران و كوردستان دادەنوێنین و داوا لە سەرجەم رێكخراو و كەسایەتییەكانی مافی مرۆڤ دەكەین كەوا بە وەڕێخستنی كەمپەین و كۆكردنەوەی ئیمزا و هەروەها بە رێكخستنی میتینگی ناڕەزایەتی و گەیاندنی هاواری زیندانییە سیاسی و مەدەنییەكانی ئێران بە كۆڕ و كۆمەڵەكانی مافی مرۆڤ لەئاستی نێودەوڵەتی هەرچی زیاتر گوشار بخەنە سەر حكومەتی ئێران بۆ دەستهەڵگرتن لە سزای ئێعدام و زیندانیكردنی ئازادیخوازانی نەتەوەكانی ئێران.
بەرز و پیرۆز بێ یادی پۆلە شەهیدی رێگای ئازادی 
رێكخراوی بەرگری لە زیندانییە سیاسی و مەدەنییەكانی ئێران و كوردستان
19ى گوڵانی 2012

پرده الکترونیکی ایران


tisdag 8 maj 2012

سه‌پاندنی سزای 24 ساڵ زیندان به‌ سه‌ر دوو چالاکی سیاسیی کورد له‌ کامیاران


دوو که‌سی خه‌ڵكی کامیارانی بە تۆمەتی هاوکاری و ئه‌ندامه‌تیی حیزبە کوردییەکانی دژبەری کۆماری ئیسلامی، حوکمی ٢٤ ساڵ زیندانیان بەسەردا سەپاوە.
بەپێی راپۆرتی کەمپەینی نێودەوڵەتیی مافی مرۆڤ لە ئێران دوو زیندانی سیاسیی کورد بە ناوەکانی "ئەنوەر رەحمانی"، کوڕی فارس تەمەن ٣٧ ساڵ و ئەنوەر رەحمانی کوڕی حەسەن تەمەن ٣٨ ساڵ، دانیشتووی گوندی "لۆن سادات"ی سەربە شاری کامیاران، پاش ٢ ساڵ و نیو دەسبەسەر کران، حوکمی ١٢ ساڵ زیندانییان بەسەردا سەپا.
بەپێی راپۆرته‌ هێزە ئەمنیەتییەکانی سپای پاسداران رێکەوتی ١٢ی رەزبەری ١٣٨٨ی هەتاوی، هێرشیان کردۆتە سەر گوندی لۆن سادات و پاش پەلاماری ماڵی ئەو دوو که‌سه‌ دەسبەسەریان کردوون و پاش راگیران لە ده‌سبه‌سه‌رگه‌ی ئیدارەی ئیتیلاعاتی شاری سنە و لێدان و ئازار و ئەشکەنجەیان، لەلایەن هێزە ئەمنیەتییەکانی رێژیمەوە راپێچی زیندانی ناوەندیی ئەو شارە کراون.
 

söndag 6 maj 2012

رێکخراوی مافی مرۆڤی کوردستان سەبارەت بە ئەگەری ئیعدامی چالاکانی کورد وشیاری دا


رێکخراوی مافی مرۆڤی کوردستان لە راگەیەندراوێک دا سەبارەت بە ئەگەر بەڕێوەچوونی ئیعدامی چالاکانی کورد بە تایبەت دوو کەس لەوانەی مەترسی هەیە بە زویی ئەو حوکمەیان لە سەر بەڕێوە بچێ، ویژدانە وشیارەکانی ئاگادار کردەوە و داوای کرد لەم بارەوە بەرپرسانە هەڵسوکەوت بکەن. 
راگەیەندراوەکە بە تایبەتی هەڵوەستەی لە سەر دۆسیەی هەر یەک لە شێرکۆ معارفی و حەبیبوڵڵا گوڵپەری پوور کردووە و دەڵێ شێرکۆ بە هۆی مانگرتن لە خواردن لە دۆخێکی خراپی جەستەیی دایە و هاوکات نیگەرانی خۆی لە دۆخی حەبیب گوڵپەری پوور لە زیندانی سیمنان رادەگەیەنێ. 
رێکخراوی مافی مرۆڤی کوردستان بۆ جارێکی تر سەپاندنی ئەو حوکمانە بە ناعادیلانە وەسف دەکا و رەوتی دادگایی چالاکانی کورد لە دادگاکانی کۆماری ئیسلامی دا دەخاتە ژێر پرسیار. هاوکات داوا لە هەموو بنکە و بنیاتەکانی مافی مرۆڤ دەکا سەبارەت بە چارەنووسی ئەو بەندکراوانەی خوارەوە کە بە ئیعدام حوکم دراون، بەرپرسانە هەڵسوکەوت بکەن:
شیرکو معارفی، لقمان مرادی ، زانیار مرادی ، حبیب الله گلپری پوور ، حبیب الله لطیفی ، رشید آخکندی ، بهروز آلخانی ، رضا اسماعیلی ، حبیب افشاری ، علی افشاری ، سید سامی حسینی، یاور رحیمی ، اصغر رحیمی ، بهنام رحیمی ، مختار رحیمی ، بهمن رحیمی ، مردان ملكی ، انور رستمی ، مصطفی سلیمی- ایلویی ، حسن طالعی ، عزیز محمد‌زاده ، سید جمال محمدیف، ابراهیم عیسی پور و سیروان نژاوی

سێ زیندانی سیاسی کورد سزای لەسێدارەدانیان بەسەردا سەپاوه



ئاژانسی چالاکڤانانی مافی مرۆڤ لە ئێران رایگەیاند؛ بە تۆمەتی (ئەندامێتی لە حیزبە کوردیەکان) و (شەرکردن لەگەڵ خوا)، سێ زیندانی سیاسی رۆژهەڵاتی کوردستان سزای لەسێدارەدانیان بەسەردا سەپاوە.
هوشەنگ رەزایی، زیندانی سیاسی کورد که ئێستا لە گرتووخانەی ئێوینی تاران دەستبەسەرە، لە لایەن دادگای شۆڕشی تاران به تاوانی محاڕبه (شەڕکردن لەگەڵ خوا) و ئەندامێتی لە حیزبێکی کوردیدا، سزای لەسێدارەدانی بەسەردا سەپاوە.
هەروەها سەعید رەزایی، کوڕەمامی هوشەنگ به تۆمەتی حەشاردانی ئامۆزاکەی، سزای ساڵێک زیندانی کردنی بەسەردا سەپا.
هەرانا رایگەیاندووە که هوشەنگ رەزایی ماوەی 2 ساڵه بەبێ ئەوەی مافی پارێزەرگرتن و دیتنی بنەماڵەکەی پێ بدرێت، لە گرتووخانەکانی کوردستان و تاران دەستبەسەرە.
لە لایەکی دیکە رێکخراوەکانی مافی مرۆڤ رایانگەیاند، لقی یەکی دادگای مەهاباد، بە تۆمەتی ئەندامێتی لە حیزبێکی کوردی نەیاری کۆماری ئیسلامی و شەرکردن لەگەڵ خوا، سزای لەسێدارەدانی بەسەر هەریەک له ئیبراهیم عیساپور و سیروان نژاوی، زیندانیانی سیاسی خەڵکی سەردەشتی رۆژهەڵاتی کوردستان سەپاندووە.
ئەو 2 زیندانیە سیاسیە خەڵکی گوندی نەلاسی شاری سەردەشتن کە چەند مانگ لەمەو بەر لە لایەن هێزە ئەمنیەکانەوە گیراون و رادەستی گرتووخانەی ورمێ و پاشانیش مەهاباد کراون.

lördag 5 maj 2012

پاسخ دیکتاتوری مذهبی را نباید با تعصبات مذهبی داد


مصاحبه فریبرز سروش با رفیق عمر ایلخانیزاده دبیرکل کومه له زحمتکشان کردستان
این مصاحبه در وبسایت تهران ریویو منتشر شده است
طی پانزده سال گذشته، احزاب کردی به کرات اعلام کرده‌اند که مبارزه مسلحانه علیه حکومت جمهوری اسلامی را کنار گذاشته و وارد فاز فرهنگی مبارزاتی شده‌اند. با این حال هر از چند گاه، خبرهایی مبنی بر درگیری‌های مسلحانه اعضای احزاب، به ویژه کومله زحمتکشان منتشر می‌شود که ظاهرا با سیاست‌های حزب شما منافات دارد. این موضوع را چگونه توجیه می‌کنید؟
برای اینکه بتوانم جوابی کامل به پرسش اول شما بدهم، باید مقدمتاً توضیحاتی بدهم. اولاً همه احزاب کردی حالا هم دارای نیروی مسلح و نیروی پیشمرگ هستند. ثانیاً مبارزه مسلحانه مردم کردستان در اصل و از ابتدا هم برای دفاع از خود بود. همه نیروها و مردم کردستان خواستار راه حل سیاسی بودند؛ اما در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی که هر نوع آزادی سیاسی و فعالیت حزبی سرکوب می‌شود، خواست‏های مردم کردستان نیز با لشکرکشی، حمله نظامی به مردم متحصن، بمباران شهرها، قتل عام عمومی و اعدام‏های فله‌ای در شهرها جواب گرفت. این بود که جز دفاع مسلحانه، راهکاری برای مردم کردستان باقی نماند و نیروی پیشمرگ و حق دفاع 
مسلحانه به عنوان یکی از ابزارهای مبارزه مردم کردستان خود را تثبیت کرد. اکنون هم تا این رژیم قرون وسطایی و سرکوب‌گر روی کار باشد و تا وقتی که حق فعالیت آزادانه سیاسی مقدور نباشد، مردم کردستان و احزاب سیاسی آن، خود را خلع سلاح نخواهند کرد و این عرصه از مبارزه را به کلی ترک نخواهند کرد.
اما در سال‌های اخیر همه ما احزاب کردستان ایران با تشخیص موقعیت سیاسی و تغییراتی که در توازن مابین فعالیت نظامی و مبارزه سیاسی و مدنی پیش آمده است و هم به دلیل رعایت موقعیت مردم کردستان عراق و اینکه ما نخواسته‌ایم از خاک کردستان عراق عملیات نظامی را سازمان دهیم، از یورش و عملیات نظامی خودداری ورزیده‌ایم.
با این حال در سال‌های اخیر مواردی را داریم که رفقا و واحدهای ما در عمق خاک کردستان ایران با رژیم درگیر شده‌اند و در مواردی اطلاعات و شبکه‌های خبر رسانی رژیم با مقاصد خاص از درگیری با کومه‌له و دستگیری”تیم‌های ترور کومه‌له” خبر داده‌اند که در همه این موارد ما اطلاعیه‌های رسمی در تکذیب این دروغ‌پردازی‏ها و مقاصد آن، صادر کرده و هم از طریق کانال ماهواره‌ای “آسوسات” و دیگر رسانه‌های خود، حقایق را برای مردم ایران و کردستان بازگو کرده‌ایم.آن مواردی که درگیری پیش آمده نیز غالبا تیم‏های عملیاتی نبوده‌اند؛ بلکه در دو سه مورد واحدهای سیاسی و یا تشکیلاتی ما در مأموریت‏های خاص، گیر افتاده و درگیر شده‌اند. نیروی پیشمرگ و رفقای تشکیلاتی ما ارتباط خود با مردم را حفظ کرده‌اند و این موضوع جمهوری اسلامی را نگران و مستأصل کرده است. یکی دو مورد هم پیشمرگان ما بدون هماهنگی با مسوولان حزب به داخل رفته‌اند. لازم است بگویم که ما توان و ظرفیت این را داریم تا به شیوه تهاجمی و با واحدهای بزرگ، به عملیات بپردازیم؛ ولی هم‏چنانکه بیان کردم در شرایط فعلی ما بر مبارزه سیاسی و مدنی تأکید داریم و از اینکه فضای سیاسی کردستان میلیتاریزه شده و بهانه‌ای باشد در دست رژیم برای تنگ‏تر کردن فضا، پرهیز می‌کنیم؛ بدون اینکه اصل دفاع مسلحانه و سازمان نیروی مسلح پیشمرگ را نفی و یا لغو کنیم و عرصه فعالیت نظامی علیه جمهوری اسلامی را برای همیشه تعطیل کنیم. لذا من تناقضی در سیاست‏های حزب خودمان نمی‌بینم؛ بلکه برعکس، درگیری‌های نظامی پیش آمده را در وجود و عملکرد سیاست سرکوب‌گرانه و میلیتاریزم آشکاری می‌بینم که حتی کولبر عادی زحمتکش را نیز مورد هدف قرار داده است. آیا فکر کرده‌اید که به چه دلیلی روزانه در مرزهای کردستان کاسبکاران و کولبران غیر مسلح، با تفنگ و اسلحه گرم مورد هجوم قرار می‌گیرند و کشته می‌شوند؟ مگر آنها در عملیات نظامی حضور داشته‌اند؟ عملکرد رژیم و واقعیات فوق‌الذکر، ویژگی‏های خاصی به کردستان بخشیده است و ما این ویژگی‏ها را در نظر می‌گیریم و بر این مبنا عرصه‌های کار و مبارزه خود را تعیین می‌کنیم.
ناآرامی‌های موجود در کردستان را برخی از ناظران ناشی از فعالیت‌های احزاب کرد علیه حکومت مرکزی می‌دانند. در همین حال سناریویی که پیش روی کردستان طی حداقل یک دهه آینده است، از نظر شما به عنوان یک فعال سیاسی و مدنی چیست؟
این نگرش به کلی عاری از حقیقت است. اگر این تز صحت دارد پس چگونه است در کردستان رژیم مطرود و منفور است و احزاب کردی صاحب اتوریته‌اند؟ چرا پس از سی و یک سال ابا دارند تا پست‌های کلیدی در اداره امور کردستان را به کردها بسپارند؟ اعتصاب عمومی و یکپارچه مردم کردستان در اعتراض به اعدام پنج فعال سیاسی با درخواست احزاب سیاسی صورت گرفت. تا کنون در کردستان حتی اصلاح‌طلبان حکومتی نیز نتوانسته‌اند طبقه نخبه را جذب کنند و دارای پایگاه مردمی باشند. اگر در کردستان احزاب کردی علیه رژیم مبارزه کرده‌اند و سرکوب می‌شوند و آرامش وجود ندارد، پس در آذربایجان و خراسان و تهران چه توجیهی برای ناآرمی‌ها وجود دارد؟ دانشگاهیان چرا سرکوب می‌شوند و به خوابگاه‌های دانشجویان شبیخون می‌زنند و جوانان دیگر نقاط را به تیغه اعدام می‌سپارند؟ گذشته از این در سال‌های اخیر که فعالیت مسلحانه در کردستان به صورت جدی فروکش کرده، چه گلی به سر مردم کردستان زده‌اند؟ مگر جز این است که کشتار مردم عادی، اعدام فعالین مدنی و سیاسی و شکنجه و زندان به حال خود باقی است؟ هم اکنون بسیاری از مردم کردستان آرزو دارند تا پیشمرگ باشند؛ زیرا فکر می‌کنند توازن نیروی مابین آنها و رژیم به نفع مردم تغییر می‌یابد.
در مورد بخش دوم سؤال شما هم باید بگویم سناریویی که در آینده برای کردستان مجسم می‌کنم جدا از سناریویی نیست که در ایران تصور می‌شود. از نظر بنده ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی نمی‌تواند دوام بیاورد؛ نه به لحاظ تحمل مردم و نیروهای داخل این امر ممکن است و نه سیاست‌های این رژیم در منطقه و جهان این امکان را برای جمهوری اسلامی مقدور می‌کند. تغییر در ایران هم یا با رشد دمکراسی و در اثر مبارزات مردمی صورت می‌گیرد و یا چالش‌های ایران با جهان خارج و دخالت‌های خارجی این تغییر را محتمل می‌سازد. در صورت گزینه اول، کردستان و مردم دیگر نقاط می‌توانند از ثمرات دمکراسی و مدرنیسم بهره گیرند و کردستان به دلیل مقاومت بیش از سه دهه در برابر این رژیم و رشد سکولاریسم و فرهنگ دمکراسی در آن، می‌تواند نقش مهمی در حیات سیاسی آتی ایران دمکرات بازی کند. اما در صورت تحقق گزینه دوم، به راستی نمی‌توان سناریوی آتی را پیش‌بینی کرد و هر احتمالی ممکن است. باید بیافزایم که در کردستان ایران و با وجود احزاب سیاسی در آن و نیز به دلیل گذشته جنبش کردستان و روندی که در این سه دهه طی شده است؛ تردیدی ندارم که گفتمان مسلط در کردستان دفاع از دمکراسی، همیاری و اتحاد با دیگر مردم ایران و تلاش برای بهبود شرایط اجتماعی و رشد اقتصادی خواهد بود. من امیدوارم دهه آینده، دهه تثبیت دمکراسی در ایران، تحکیم پیوند میان ملیت‌های ایرانی و تعالی و ترقی مردم این سرزمین باشد. در این مورد ناامید نیستم و جنبش دمکراسی‌خواهی و رشد فرهنگ سیاسی در کردستان و ایران را در این حد می‌دانم که بتوان این آرزوها را متصور شد. اما باید بگویم پیشرفت در این مسیر به ما، سازمان‌ها، فعالین و آدم‌هایی بستگی دارد که نقشی در صحنه سیاسی ایران و کردستان داریم. قطعاً راه سختی در پیش داریم، اما با درس گرفتن از تاریخ دیکتاتوری در ایران و مضراتش، با تعهد به دمکراسی و با هم زیستن، می‌توانیم دارای نقشی مثبت و اثر گذار در آینده ایران و کردستان باشیم.
نقش سلفی‌ها و به کلی مذهبی‌ها در مقابله با جمهوری اسلامی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
سلفی‌ها در معادلات منطقه نقش مثبتی ندارند. فعالیت آنها در کردستان در واقع مسیر جنبش رهایی‌بخش مردم کردستان را که عمیقاً بر دمکراسی و برای تحقق خواست‌ها و مطالبات ملی استوار است تا حد یک دعوای مذهبی تنزل می‌دهد. قطعاً رژیم جمهوری اسلامی به مذاهب دیگر اجحاف و بی‌حرمتی روا داشته و می‌دارد؛ اما جواب یک دیکتاتوری مذهبی را نباید با تعصبات مذهبی از نوع دیگر داد و به اصطلاح مقابله به مثل کرد. این خطرناک است و دمکراسی‌خواهی و خواست‌های عدالت‌خواهانه را به عقب می‌راند و جنگ مذهبی و مکاتب را تشویق می‌کند. این نوع تفکر، انسان‌ها را از سرزمین واقعی و نیازهای انسان امروزه برای بهتر زیستن دور کرده و ذهن آدم‌ها را متوجه قیامت و صحرای محشر می‌کند. از نظر من این گرایش در کردستان به دلیل چشم‌پوشی‌های عامدانه رژیم اسلامی است، که اگر هم بتواند دست و پایی کند، با خواست‌های تاریخی و سیاسی مردم کردستان هم‌خوانی ندارد. اضافه کنم که رژیم ایران آگاهانه آتش بیار دعواهای مذهبی است و از آن نفع می‌برد. به این ترتیب می‌تواند میان مردم و مذاهب گوناگون تفرقه بیاندازد و از همبستگی و اتحاد آنها در برابر خود ممانعت به عمل آورد. ما خواهان احترام به همه مذاهب و آیین‌ها هستیم. همه مذاهب باید آزاد و برابر باشند و حکومت نباید از آیین و مذهب خاصی حمایت کند. مذهب امر شخصی انسان‌هاست و حق آزادانه آنهاست که چه مذهبی را اختیار می‌کنند یا نمی‌کنند.
آیا جنبش سبز به اندازه کافی به اقلیت‌های قومی بها داده است یا اینکه صرفا بر خلاف گفتمان غالبی که دارد، یک جنبش صرفا فارس است؟ نظر شما به عنوان کسی که سال‌هاست علیه جمهوری اسلامی فعالیت ملموس دارید، پیرامون آینده این حکومت چیست؟
اولاً ما جنبش دمکراسی‌خواهی را برای توصیف اعتراضات یک سال و نیم اخیر به کار می‌بریم. سبز لقب دادن این جنبش اعتراضی برای تحریف محتوای همه رنگ‌ها وحرکت‌های دیگر دمکراسی‌خواهانه این جنبش بود. ما جنبش اعتراضی مردم ایران را جنبشی صرفاً فارسی نمی‌دانیم و فکر می‌کنیم مبارزه برای آزادی همه مردم ایران از فارس، عرب، کرد،لر، بلوچ، آذری و ترکمن و … است. اما باید حساب اصلاح‌طلبان حکومتی را از جنبش عمومی دمکراسی‌خواهی جدا کرد. من فکر می‌کنم اصلاح‌طلبان اسلامی در حاکمیت، گفتمانشان در مورد مساله ملیت‌ها، تفاوت چندانی با اصول‌گرایان ندارد. قبول تنوع ملی در ایران و حقوق ملی همه ملیت‌های ایرانی، مغایرتی با همزیستی و یکپارچگی مردم ایران ندارد، بالعکس این اتحاد را تقویت می‌کند. اما انکار هویت ملی دیگر خلق‌ها قطعاً موجبات گسست و تفرقه را فراهم می‌آورد. سران اطلاح‌طلب در این دوره هم نتوانستند در هیچ زمینه‌ای گسست کامل از قوانین و بینش‌های جمهوری اسلامی داشته باشند. درباره مساله ملیت‌ها نیز با قوم نامیدن آنها و بحث کردن از اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی که دیگر نخ‌نما شده، در واقع نشان دادند که در این عرصه هم از سیاست‌ها و بینش‌هایی که باعث تفرقه در میان خلق‌های ایران شده است، فاصله نگرفته‌اند.
ما از جنبش دمکراسی‌خواهی مردم ایران نه تنها دفاع می‌کنیم؛ بلکه خود را بخش جدایی‌ناپذیر آن می‌دانیم. اما مرز روشنی با اصلاح‌طلبان حکومتی داریم و معتقدیم که حکومت آینده ایران، یک جمهوری اسلامی تعدیل شده نخواهد بود. یا جمهوری اسلامی امروزی می‌ماند یا حکومتی به غیر آن و نه در چارچوب قوانین این رژیم روی کار خواهد آمد. در دوره گذشته از نظر ما روش و سیاست اصلاح‌طلبان حکومتی شکست خورد؛ اما فروکش کنونی جنبش اعتراضی به هیچ وجه به معنای شکست نیست، بلکه در اثر فقدان رهبری و تسلط اصلاح‌طلبان حکومتی مجبور به عقب‌نشینی شده است. ما معتقدیم درآینده نه چندان دوری، جنبش اعتراضی با مطالبات روشن سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به میدان خواهد آمد. جنبشی که لایه های وسیع‌تر و عمومی‌تری از مردم ایران را در بر می‌گیرد. شاخ و شانه کشیدن‌های کنونی نهادهای انتظامی، اطلاعاتی و امنیتی رژیم و ترتیب دادن مانورهای امنیتی شهری برای سرکوب، بیانگر این است که حتی سران رژیم نیز طغیان‌ها و اعتراضات مردمی را پیش‌بینی می‌کنند و دارند خود را برای سرکوب‌های آتی آماده می‌سازند. ما هم باید از حالا به پیشواز دور تازه جنبش اعتراضی برویم و برای یک اتحاد سکولار، دمکرات و مردمی بکوشیم. به نظر من رژیم کنونی ایران باید برود. این خواست عمومی مردم و حکم تاریخی این برهه از زمان ما است. کومه‌له در پلنوم(۲) اخیر خود به تفصیل و روشن خود را متعهد کرده است که برای این مهم، فعالیت‌های وسیعی را با دیگر مبارزین ایرانی در دستور کار خود قرار دهد. ما فکر می‌کنیم همبستگی و اتحاد مبارزاتی جنبش کردستان با جنبش دمکراسی در ایران واجب و ضروری است و باید عمیق‌تر وگسترده‌تر شود. من به این امر و تصمیم و اراده مردم ایران خوش‌بینم و فکر می‌کنم رژیم جمهوری اسلامی و دیکتاتوری مذهبی آینده‌ای ندارد و از بحران عمیق کنونی خلاص نمی‌شود.